چهطور موفقیت کمپینها رو با نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بسنجیم؟
وقتی حرف از مارکتینگ و کمپینهای تبلیغاتی میشه، اولین چیزی که مدیر مجموعه میپرسه اینه: آخرش چی شد؟ آیا این همه هزینه ارزش داشت؟
اینجاست که ROI یا نرخ بازگشت سرمایه وارد ماجرا میشه. این شاخص بهت میگه بودجهای که روی تبلیغات گذاشتی، چقدر بازگشت داشته. تصور کن یک کمپین تبلیغاتی راه انداختی؛ بخشی از بودجهت رو خرج تبلیغات گوگل ادز کردی، یک بخش دیگه رو برای پستهای اسپانسر اینستاگرام گذاشتی و حتی ایمیل مارکتینگ رو هم فراموش نکردی. حالا اگر ROI رو محاسبه نکنی، فقط یک عالمه عدد و کلیک جلوی چشمته، اما هیچ ایدهای نداری کدوم کانال واقعا ارزشمند بوده.
ROI بهت کمک میکنه تصمیم درستی برای ادامه مسیر بگیری. یعنی موقعی که کمپین فعاله، بفهمی آیا ادامه دادنش بهصرفهست یا باید تغییر مسیر بدی.

ROI چیست و چرا برای مارکترها حیاتی است؟
ROI یا Return on Investment به زبان ساده یعنی نسبت بازگشت سرمایه که از یک کمپین به دست آوردی به هزینهای که براش کردی. این معیار، پایه و اساس قضاوت درباره موفقیت یا شکست یک کمپینه. اگر ROI مثبت باشه، یعنی سرمایهگذاریت جواب داده؛ اما اگر منفی باشه، باید سریعا مسیر رو تغییر بدی.
برای مثال:
هزینه کمپین: ۵۰ میلیون تومان
درآمد فروش ناشی از کمپین: ۱۸۰ میلیون
بهای تمامشده کالا/خدمت COGS): ۱۲۰) میلیون
پس سود خالص ناشی از کمپین = ۱۸۰ − ۱۲۰ = ۶۰ میلیون
ROI = (۶۰ − ۵۰) ÷ ۵۰ × ۱۰۰ = ۲۰٪
چرا این مهمه؟
چون ROI فقط یک عدد ساده نیست؛ یک نقشه راهه. وقتی ROI رو دورهای رصد میکنی، میفهمی کدوم کانال بازاریابی واقعا ارزش سرمایهگذاری داره. مثلا ممکنه کمپین ایمیل ROI خیلی بهتری نسبت به تبلیغات گوگل داشته باشه. اینجاست که تصمیم میگیری بودجه بیشتری روی ایمیل بذاری و هزینه گوگل رو کاهش بدی.
ROI به مارکترها کمک میکنه علمی و سریع تصمیم بگیرن، نه بر اساس حدس و گمان.
فرمول محاسبه ROI در مارکتینگ و تفاوت سود با درآمد
وقتی از ROI صحبت میکنیم، خیلی مهمه که بدونیم درآمد (Revenue) و سود (Profit) یکی نیستن.
- درآمد همون کل پولیه که از فروش یا کمپین به دست میاد.
- سود یعنی درآمد منهای تمام هزینهها (مثل تبلیغات، تولید محتوا، دستمزد تیم و …).
فرمول ROI
ROI = (سود خالص کمپین ÷ هزینه کمپین) × ۱۰۰
به زبان ساده، ROI وقتی واقعا ارزشمنده که سود خالص کمپین از هزینهای که براش کردی بیشتر باشه. یعنی مهم فقط درآمد نیست؛ باید اول هزینهها رو از درآمد کم کنی تا به سود واقعی برسی، بعد اون سود رو با هزینه تبلیغات مقایسه کنی. هرچی سود خالص نسبت به هزینه بیشتر باشه، ROI بالاتره و کمپین سودده حساب میشه.

چرا ROI به تنهایی کافی نیست؟
خیلی از مارکترها وقتی حرف از موفقیت کمپین میزنن، فقط روی ROI) Return on Investment) تمرکز میکنن. ROI مهمه چون نشون میده چقدر از هزینهات برگشته، اما تصویر کامل رو بهت نمیده. دلیلش اینه که ROI فقط روی دوره کوتاهمدت تمرکز داره و معمولا درآمد فوری رو بررسی میکنه.
ورود LTV به ماجرا
اینجاست که LTV یا ارزش طول عمر مشتری (Customer Lifetime Value) وارد بازی میشه. LTV بهت میگه یک مشتری در کل مدت رابطهاش با برندت، چقدر درآمد ایجاد میکنه.
- ممکنه یک کانال مثل گوگل ادز ROI لحظهای پایینتری داشته باشه، اما مشتریانی جذب کنه که در طول زمان بارها خرید کنن.
- در مقابل، یک کانال مثل ایمیل مارکتینگ ROI کوتاهمدت خیلی خوبی بده، اما مشتریها فقط یک بار خرید کنن و دیگه برنگردن.
تصور کن در یک کمپین:
- از طریق گوگل ادز مشتریهایی میگیری که در اولین خرید فقط ۵۰ هزار تومان سود میارن، اما در طول یک سال، ۵ بار دیگه خرید میکنن و مجموع سودشون میشه ۳۰۰ هزار تومان.
- از طریق اینستاگرام اسپانسر، مشتریهایی میگیری که همون اول ۷۰ هزار تومان سود میارن، اما دیگه هرگز برنمیگردن.
اگر فقط به ROI نگاه کنی، اینستاگرام بهتر به نظر میرسه. اما وقتی LTV رو وارد محاسبات کنی، میفهمی مشتریان گوگل ادز ارزش بیشتری دارن.
یعنی یک مارکتر حرفهای فقط به ROI اکتفا نمیکنه. باید ROI + LTV رو با هم بسنجه تا بفهمه کدوم کانال نهتنها الان، بلکه در آینده هم بیشترین ارزش رو میسازه.

ROI و LTV در یکپارچگی کمپینها (Omni-channel vs Multi-channel)
یکی از چالشهای بزرگ مارکترها اینه که بدونن ROI هر کانال دقیقا چقدره و آیا اون کانال در بلندمدت LTV مناسبی میسازه یا نه. این موضوع وقتی مهمتر میشه که کمپینت رو نه فقط روی یک کانال، بلکه روی چند کانال بهطور همزمان اجرا کنی.
Multi-channel: کانالهای جداگانه، دادههای پراکنده
در مدل Multi-channel، برندت توی چند کانال مثل ایمیل، تبلیغات کلیکی و شبکههای اجتماعی فعال میشه، اما تجربه کاربر در هر کانال جداست. مثلاً:
- کاربر ایمیلی دریافت میکنه و خرید میکنه.
- کاربر دیگهای از تبلیغ گوگل ادز وارد میشه.
اینجا ROI هر کانال بهصورت جدا محاسبه میشه. شاید ببینی ایمیل ROI بالاتری داره، اما شبکه اجتماعی به نسبت LTV بیشتری ایجاد میکنه چون مشتری رو درگیرتر نگه میداره.
Omni-channel: همه کانالها یکپارچه
در مدل Omni-channel، تجربه کاربر در همه کانالها بههم وصل میشه. مثلاً کاربر اول ایمیل تخفیف رو میبینه، بعد در اینستاگرام یادآوری دریافت میکنه و نهایتا از طریق گوگل ادز خرید میکنه. اینجا محاسبه ROI و LTV دیگه بهصورت جداگانه کار نمیکنه. باید کل مسیر مشتری رو در نظر بگیری تا بفهمی کدوم کانالها در کنار هم بیشترین ارزش رو ساختن.
چرا این موضوع مهمه؟
- در Multi-channel بیشتر ROIهای جداگانه داری که برای تصمیمگیری سریع خوبه.
- در Omni-channel باید ROI رو به شکل کلان ببینی چون ارزش واقعی در سینرژی کانالهاست.
یعنی یک برند حرفهای باید فقط به ROI یک کانال نگاه نکنه؛ بلکه بسنجه که چطور کل سفر مشتری از ترکیب کانالها ارزش ایجاد کرده. اینجاست که برند کانسیستنسی (Brand Consistency) هم وارد میشه. چون اگه پیام و تجربه کاربر توی هر کانال متفاوت باشه، Omni-channel اصلا کار نمیکنه و ROI واقعی هم از دست میره.

بررسی یک کمپین با چند کانال و محاسبه ROI
برای اینکه دقیق بفهمیم ROI چطور تصمیمسازی میکنه، بیایم یک سناریوی واقعیتر بسازیم.
کمپین فروش تابستانی یک برند پوشاک
بودجه کل: ۱۰۰ میلیون تومان → مدت کمپین: ۳ ماه
کانالها:
- Google Ads
- Email Marketing
- Instagram Sponsored Posts
حالا فرض کنیم:
| کانال | هزینه تبلیغات | درآمد مستقیم | بهای تمامشده کالا (COGS) | سود خالص | ROI |
| Google Ads | ۵۰ میلیون | ۸۰ میلیون | ۴۵ میلیون | ۳۵ میلیون | (۳۵÷۵۰)×۱۰۰ = ۷۰٪ |
| Email Marketing | ۲۰ میلیون | ۴۰ میلیون | ۲۰ میلیون | ۲۰ میلیون | (۲۰÷۲۰)×۱۰۰ = ۱۰۰٪ |
| Instagram Ads | ۳۰ میلیون | ۴۵ میلیون | ۲۸ میلیون | ۱۷ میلیون | (۱۷÷۳۰)×۱۰۰ = ۵۶٪ |
در نگاه اول، شاید گوگل ادز بیشترین درآمد رو آورده باشه (۸۰ میلیون)، اما طبق فرمول واقعی ROI، ایمیل مارکتینگ با ROI = ۱۰۰٪ بهترین کانال بوده.
یعنی برای هر ۱ تومان هزینه → ۱ تومان سود خالص برگشته. در حالی که گوگل ادز فقط ۰٫۶ تومان سود داده.
ROI خوب دقیقا یعنی چند درصد؟
قبل از اینکه بپرسی ROI من خوبه یا نه؟ باید بدونی اصلا چیزی به اسم بهترین عدد ثابت وجود نداره. ROI توی مارکتینگ کاملا به نوع بیزنس، نوع کمپین و حتی مدت زمان هدفگذاری بستگی داره.
مثلا توی ایمیل مارکتینگ حرفهای، ROI بالای ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ درصد کاملاً طبیعی و حتی رایجه (بهخاطر هزینه پایین اجرا).
اما توی گوگل ادز (PPC)، خیلی از کمپینهای سالم بین ۲۰ تا ۳۰۰ درصد ROI دارن و همین هم میتونه عالی محسوب بشه اگر هدف لید یا فروش مستقیم باشه.
برای اینکه دیدت واقعیتر بشه، یه سری میانگین جهانی رو داشته باش:
| نوع کانال | ROI منطقی جهانی |
| Email Marketing | ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰٪ |
| SEO | ۵۰۰ تا ۱۰۰۰٪ |
| Content Marketing | ۳۰۰ تا ۶۰۰٪ |
| Social Ads | ۲۰۰ تا ۳۰۰٪ |
| Google Ads | ۱۵۰ تا ۳۰۰٪ |
اگه B2B هستی (مثل نرمافزار شرکتی یا خدمات مالی)، ROI ممکنه درصد خیلی بالایی نده؛ اما ارزش هر مشتری بسیار بالاتره.
ولی اگه B2C هستی (مثل فروش فیزیکی یا فروشگاه آنلاین سریع)، ROI باید سریعتر و درصدیتر نتیجه بده.

ROI نقشه راه مارکترهای هوشمند
وقتی از ROI در مارکتینگ حرف میزنیم، داریم درباره شاخصی صحبت میکنیم که مثل قطبنما عمل میکنه؛ یعنی دقیقاً نشون میده بودجه و انرژیای که برای کمپین گذاشتی، چه خروجی واقعی برات ساخته. اما نکته اینجاست که ROI نباید تنها معیار تصمیمگیری باشه. چون گاهی یه کانال شاید در کوتاهمدت ROI پایینی بده ولی در بلندمدت با LTV بالا مشتری وفادار بسازه.
بازاریابی مدرن فقط درباره یک کانال یا یک فرمول خشک نیست. ترکیب Omni-channel و Multi-channel، هماهنگی بین تیمها و یکپارچگی پیام برند، همه روی محاسبه واقعی ROI تأثیر میذارن. وقتی همه کانالها بهصورت هماهنگ کار کنن، دادههای لحظهای گوگل آنالیتیکس و UTMها کمک میکنن بفهمی کجا باید بودجه رو بیشتر کنی و کجا باید استراتژی رو تغییر بدی.
در نهایت، ROI یک عدد ساده روی کاغذ نیست؛ بلکه تصویری کامله از سلامت کمپینهاته. مارکتر هوشمند کسیه که ROI رو در کنار LTV، کانالهای متنوع و انسجام برند میذاره و بعد تصمیم میگیره. همونجوری که توی این مقاله دیدیم، وقتی دادههات درست جمع بشه و تحلیلت لحظهای باشه، هیچ هزینهای هدر نمیره و هر ریال خرجشده تبدیل به سرمایهای برای رشد میشه.
هنوز سوالی داری درباره ROI در مارکتینگ یا اینکه چطور باید نرخ بازگشت سرمایه کمپینهاتو حساب کنی؟
همینجا توی کامنتها بپرس یا از طریق تلگرام KWBOX پیام بده. ما کنارتیم که به همهی سؤالاتت جواب بدیم و راه درست رو نشونت بدیم.
دیدگاهتان را بنویسید